پناه و ملجاء دولت و سلطنت. (ناظم الاطباء). که در پناه بخت و نعمت و اقبال است. که بخت و اقبال پشت و پناه اوست: که دولت پناها جوانبخت باش همه ساله با افسر و تخت باش. نظامی. یکی سوی دستور دولت پناه به چشم سیاست نظر کرد شاه. نظامی. یاران همنشین همه از هم جدا شدند ماییم و آستانۀ دولت پناه تو. حافظ
پناه و ملجاء دولت و سلطنت. (ناظم الاطباء). که در پناه بخت و نعمت و اقبال است. که بخت و اقبال پشت و پناه اوست: که دولت پناها جوانبخت باش همه ساله با افسر و تخت باش. نظامی. یکی سوی دستور دولت پناه به چشم سیاست نظر کرد شاه. نظامی. یاران همنشین همه از هم جدا شدند ماییم و آستانۀ دولت پناه تو. حافظ